ثمن به نرخ روز

استرداد ثمن مبيع

فهرست تیتر های مطلب :

استرداد ثمن معامله یکی از مهم‌ترین آثار حقوقی بطلان یا فسخ قرارداد بیع است.

به‌طور کلی، زمانی که قرارداد به‌درستی منعقد نشده یا به‌جهتی از جهات قانونی منحل شود، خریدار حق دارد ثمنی را که به عنوان عوض پرداخت کرده، بازپس گیرد.

در این مقاله، به بررسی کامل ابعاد مختلف این حق و نحوه اعمال آن در دعاوی حقوقی می‌پردازیم.

استرداد ثمن چیست

واژه “ثمن” در حقوق مدنی، به معنای بهای مبیع (کالای مورد معامله) است که معمولاً توسط خریدار به فروشنده پرداخت می‌شود.

استرداد ثمن یعنی بازگرداندن این مبلغ در شرایطی که معامله به دلایلی قانونی، از اعتبار ساقط شده یا فسخ شده باشد.

این موضوع زمانی مطرح می‌شود که قرارداد دیگر اثری نداشته و تملک طرفین نسبت به عوضین (مبیع و ثمن) فاقد مبنای قانونی باشد.

ماده قانونی استرداد ثمن معامله

بر اساس ماده ۳۶۵ قانون مدنی:

«بیع فاسد اثری در تملک ندارد.»

این ماده به صراحت اعلام می‌کند که در صورت فساد عقد، نه مالکیت مبیع به خریدار منتقل می‌شود و نه ثمن به فروشنده تعلق دارد؛ در نتیجه، هر طرف باید مال اخذ شده را مسترد کند.

همچنین ماده ۳۹۱ قانون مدنی مقرر می‌دارد:

«در صورت مستحق للغیر برآمدن کل یا بعض از مبیع، بایع باید ثمن مبیع را مسترد دارد و در صورت جهل مشتری به وجود فساد، بایع باید از عهدهٔ غرامات وارده بر مشتری نیز بر آید.»

این ماده، ضمن تأکید بر بازگرداندن ثمن، به تفاوت بین آگاهی و ناآگاهی خریدار از فساد بیع نیز اشاره دارد؛

به این معنا که جبران خسارات تنها در فرض جهل مشتری به فساد، الزام‌آور است.

استرداد ثمن معامله باطل

در صورتی که معامله از ابتدا به سبب یکی از علل بطلان، مانند فقدان قصد، عدم مشروعیت جهت، یا عدم اهلیت یکی از طرفین، باطل بوده باشد، هیچ‌گونه اثر حقوقی بر آن مترتب نمی‌شود.

طبق اصل «العقود تبتنی علی الصحه» اگر بطلان اثبات شود، هر یک از طرفین مکلف به بازگرداندن آن چیزی هستند که دریافت کرده‌اند.

ماده ۳۶۵ قانون مدنی در این زمینه کاملاً روشن است و اثر معامله فاسد را از ابتدا نفی می‌کند. بنابراین استرداد ثمن، نخستین و بدیهی‌ترین نتیجه‌ چنین بطلانی است.

استرداد ثمن معامله بعد از فسخ

اگر قرارداد بیع به صورت صحیح منعقد شده باشد اما یکی از طرفین به دلیل قانونی آن را فسخ کند (مثلاً به علت خیار عیب، خیار شرط یا تأخیر در تسلیم)، فسخ موجب انحلال عقد و الزام به بازگرداندن عوضین می‌گردد.

مطابق ماده ۳۸۷ قانون مدنی:

«اگر مبیع قبل از تسلیم، بدون تقصیر و اهمال از طرف بایع تلف شود، بیع منفسخ و ثمن باید به مشتری مسترد گردد…»

در این حالت، همانند بطلان، خریدار حق استرداد ثمن دارد زیرا مبنای پرداخت او از بین رفته است.

 

مطالبه خسارت تأخیر تأدیه ثمن پس از فسخ عقد بیع

«با تحقق فسخ، فروشنده مکلف به استرداد ثمن است و ثمن در حکم دین تلقی می‌شود و با مطالبه رسمی خریدار، مشمول خسارت تأخیر تأدیه موضوع ماده ۵۲۲ ق.آ.د.م خواهد بود.»

✅ این جمله از منظر حقوقی دارای نکات زیر است:

  1. فسخ، عقد را منحل می‌کند اما آثار مالی آن (استرداد عوضین) باقی است ـ مطابق مواد 386، 387، 390 و 391 قانون مدنی.
  2. ثمن به دین تبدیل می‌شود و در صورت عدم پرداخت، با مطالبه رسمی (اعم از اظهارنامه، دادخواست یا تقاضای کتبی) مشمول خسارت تأخیر تأدیه خواهد شد ـ به استناد ماده 522 قانون آیین دادرسی مدنی.
  3. تطابق دارد با رویه قضایی موجود و رأی وحدت رویه 733 هیأت عمومی دیوان عالی کشور، که ناظر بر لزوم جبران خسارات وارده به خریدار پس از مستحق‌للغیر درآمدن مبیع است.
دادخواست مطالبه ثمن به نرخ روز

استرداد ثمن معامله به نرخ روز

یکی از مهم‌ترین پرسش‌ها در دعاوی مربوط به بطلان یا فسخ قرارداد بیع این است که آیا خریدار می‌تواند ثمن پرداختی را به نرخ روز مطالبه کند؟

در نگاه نخست، استرداد ثمن به نرخ پرداخت‌شده محدود می‌شود، اما بررسی دقیق‌تر متون قانونی و آرای وحدت رویه نشان می‌دهد که در موارد خاصی، الزام فروشنده به جبران کاهش ارزش پول نیز وجود دارد.

قاعده کلی: استرداد اصل ثمن

بر اساس قواعد کلی حقوق مدنی، در صورت بطلان یا فسخ معامله، هر یک از طرفین مکلف به استرداد اصل آن چیزی هستند که از طرف مقابل دریافت کرده‌اند.

در نتیجه، ثمن باید به همان میزان پرداخت‌شده مسترد گردد.

ماده ۳۶۵ قانون مدنی نیز تأکید دارد:

«بیع فاسد اثری در تملک ندارد.»

یعنی اگر قرارداد باطل باشد، اثر انتقال مالکیت از بین می‌رود و طرفین باید به حالت قبل بازگردند.

استثنا: مطالبه ثمن به نرخ روز در موارد خاص

با این‌حال، در موارد خاصی همچون ضمان درک (یعنی زمانی که مبیع مستحق‌للغیر درآید)، شرایط متفاوت است.

در این موارد، اگر مشتری جاهل به فساد باشد، نه‌تنها می‌تواند ثمن پرداختی را مطالبه کند، بلکه حق دارد خسارات ناشی از کاهش ارزش پول یا ارزش واقعی مبیع را نیز درخواست نماید.

مطابق ماده ۳۹۱ قانون مدنی:

«در صورت مستحق‌للغیر برآمدن کل یا بعض از مبیع، بایع باید ثمن مبیع را مسترد دارد و در صورت جهل مشتری به وجود فساد، بایع باید از عهدهٔ غرامات وارده بر مشتری نیز بر آید.»

رای وحدت رویه ثمن به نرخ روز

رأی وحدت رویه شماره 733

رأی وحدت رویه شماره 733 مورخ 1393/7/15 هیأت عمومی دیوان عالی کشور

این رأی، نقطه عطفی در امکان مطالبه ثمن به نرخ روز در دعاوی ضمان درک محسوب می‌شود. متن رأی:

«… چون ثمن در اختیار بایع بوده است، در صورت کاهش ارزش ثمن و اثبات آن، با توجه به اطلاق عنوان غرامات در ماده ۳۹۱ قانون مدنی، بایع قانوناً ملزم به جبران آن است… این رأی طبق ماده ۲۷۰ قانون آیین دادرسی کیفری برای دادگاه‌ها و شعب دیوان لازم‌الاتباع است.»

رای وحدت‌ رویه شماره 811

رای وحدت‌ رویه شماره 811 – 1400/04/01 هیات‌ عمومی دیوان ‌عالی ‌کشور

با عنایت به مواد 390 و 391 قانون مدنی، در موارد مستحق‌للغیر در آمدن مبیع و جهل خریدار به وجود فساد، همان‌گونه که در رای وحدت رویه شماره 733 مورخ 1393/07/15 هیات عمومی دیوان عالی کشور نیز بیان شده است، فروشنده باید از عهده غرامات وارده به خریدار از جمله کاهش ارزش ثمن، برآید.

هرگاه ثمن وجه رایج کشور باشد، دادگاه میزان غرامت را مطابق عمومات قانونی مربوط به نحوه جبران خسارات از جمله صدر ماده 3 قانون مسئولیت مدنی مصوب 1339، عنداللزوم با ارجاع امر به کارشناس و بر اساس میزان افزایش قیمت (تورم) اموالی که از نظر نوع و اوصاف مشابه همان مبیع هستند، تعیین می‌کند و موضوع از شمول ماده 522 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379 خارج است.

خلاصه بررسی آرای وحدت رویه 733 و 811 دیوان عالی کشور

خلاصه تحلیل حقوقی آرای وحدت رویه شماره 733 و 811 هیأت عمومی دیوان عالی کشور پیرامون مستحق‌للغیر بودن مبیع:

  1. تسری به امور کیفری و عطف به ماسبق:
    رأی وحدت رویه شماره 811، همانند رأی پیشین شماره 733، صرفاً محدود به دعاوی حقوقی نیست و در موارد کیفری نیز قابل استناد است،

    به‌ویژه آنجا که دادگاه نیازمند تعیین میزان خسارت ناشی از کاهش ارزش پول باشد.
    با این حال، چنانچه اجرای رأی منجر به تشدید مجازات متهم شود (مانند افزایش میزان جزای نقدی)، با توجه به اصل قانونی بودن مجازات‌ها و ماده 10 قانون آیین دادرسی کیفری، اثر عطف به ماسبق نخواهد داشت.

  2. ملاک محاسبه جزای نقدی در جرایم مالی:
    در جرایمی چون کلاهبرداری، معیار تعیین جزای نقدی، مبلغ دریافتی از شاکی در زمان وقوع جرم است، نه قیمت به‌روز آن؛
    چرا که در غیر این صورت، به ضرر متهم بوده و مغایر اصل قانونی بودن مجازات‌ها خواهد بود.
  3. مفهوم غرامت در رأی وحدت رویه 811:
    آنچه در رأی 811 تحت عنوان غرامت مورد حکم قرار گرفته، خسارت ناشی از کاهش ارزش پول (تورم) است، نه افزایش در قیمت مبیع یا ثمن.
    بنابراین، غرامت مفهومی مستقل از ثمن و مبیع دارد و به‌عنوان جبران ضرر اقتصادی ناشی از گذشت زمان مطرح می‌شود.
  4. لزوم تقدیم دادخواست برای مطالبه خسارت:
    صدور حکم به رد اصل مال در جرایمی چون کلاهبرداری، به استناد ماده 1 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری، نیاز به تقدیم دادخواست ندارد.
    اما مطالبه غرامت یا خسارت ناشی از کاهش ارزش پول مستلزم تقدیم دادخواست ضرر و زیان خصوصی است، که باید پیش از ختم دادرسی ارائه شود.
  5. عدم شمول رأی 811 در دعاوی صرفاً مبتنی بر کلاهبرداری:
    رأی وحدت رویه 811 صرفاً ناظر بر مواردی است که مبیع مستحق‌للغیر بوده و معامله باطل شده است.
    در حالی‌که در جرم کلاهبرداری، اصولاً معامله‌ای صحیح و واقعی شکل نگرفته تا سخن از مستحق‌للغیر بودن به میان آید.
    بنابراین، چنین مواردی مشمول ماده 391 قانون مدنی یا رأی 811 نیستند و حکم به رد وجه صرفاً براساس اصول کلی جبران ضرر و مقررات کیفری صادر می‌شود، نه به استناد قواعد حاکم بر فسخ یا بطلان معامله.

بنابراین، در صورت اثبات:

  • فساد عقد (مثلاً مستحق‌للغیر درآمدن مبیع)
  • و جهل خریدار به آن
  • و کاهش محسوس ارزش پول

می‌توان مطالبه ثمن به نرخ روز را در قالب غرامت از بایع درخواست نمود.

نکته کلیدی در دعوا ثمن به نرخ روز

مطالبه ثمن به نرخ روز یا خسارت ناشی از کاهش ارزش پول، نیاز به طرح دعوای مستقل دارد. چنان‌که در نظریات حقوقی و رویه قضایی آمده:

«ترقی مبیع و تنزل ارزش ریالی ثمن به علت تورم، مبحث جداگانه‌ای است که باید مورد ادعا قرار گیرد و صرفاً با صدور حکم فسخ یا بطلان، دادگاه حق ورود به آن را ندارد مگر با وجود خواسته مستقل.»

بنابراین، اگر خواهان بخواهد علاوه‌بر فسخ یا بطلان، خسارت کاهش ارزش ثمن را نیز مطالبه کند، باید خواسته‌ای با عنوان «مطالبه خسارات ناشی از کاهش ارزش پول» یا «استرداد ثمن به نرخ روز» در دادخواست خود قید کرده باشد.


تنظیم دادخواست استرداد ثمن به نرخ روز، به دلیل پیچیدگی‌های حقوقی و لزوم استناد دقیق به مواد قانونی و آرای وحدت رویه، توسط وکیل متخصصی همچون آقای رسول خیابانی ضروریست.

لایحه دفاعیه استرداد ثمن

شرایط مطالبه ثمن معامله به نرخ روز

مطالبه ثمن معامله به نرخ روز تنها در شرایط خاصی امکان‌پذیر است:

✔️ ابتدا باید فسخ یا بطلان معامله از طریق حکم دادگاه یا دلایل قانونی اثبات شود.
✔️ خریدار باید ثابت کند که از فساد یا بطلان معامله بی‌اطلاع بوده است (جهل به فساد).
✔️ کاهش ارزش پول باید محسوس و با دلایل معتبر مانند نظریه کارشناسی یا شاخص رسمی تورم اثبات شود.
✔️ خواسته «استرداد ثمن به نرخ روز» باید به‌صورت مستقل و صریح در دادخواست عنوان شده باشد.
✔️ دادگاه تنها در حدود خواسته طرح‌شده می‌تواند وارد رسیدگی شود و بدون تقاضا، حکم به نرخ روز صادر نخواهد کرد.

دادخواست استرداد ثمن معامله به نرخ روز

وکیل استرداد ثمن اظهار می دارد:

برای طرح دادخواست استرداد ثمن به نرخ روز، ابتدا باید یکی از امور زیر به صورت رسمی اثبات شود:

  • بطلان یا بی‌اعتباری معامله
  • فسخ قانونی معامله
  • مستحق للغیر بودن مبیع (ضمان درک)

سپس خواهان می‌تواند با استناد به مواد قانونی فوق و نیز اثبات خسارات واردشده ناشی از کاهش ارزش پول، دادخواستی مبنی بر استرداد ثمن پرداختی به همراه خسارات تا نرخ روز به دادگاه تقدیم کند.

البته طبق نظریات حقوقی و رویه قضایی، صرفاً با طرح دعوای مستقل تحت عنوان “استرداد ثمن به نرخ روز”، بدون اثبات بطلان یا فسخ، دعوا مسموع نیست.

نمونه دادخواست استرداد ثمن معامله به نرخ روز

ریاست محترم دادگاه عمومی حقوقی
با سلام
احتراماً به استحضار می‌رساند اینجانب در تاریخ … اقدام به خرید ملک/کالا از خوانده به موجب مبایعه‌نامه شماره … نمودم که به‌علت مستحق‌للغیر بودن مبیع، معامله باطل اعلام گردیده است.

با استناد به مواد ۳۹۰ و ۳۹۱ قانون مدنی و رأی وحدت رویه شماره ۷۳۳، تقاضای صدور حکم به استرداد ثمن پرداختی به نرخ روز با لحاظ کاهش ارزش پول و غرامات قانونی را دارم.
با تشکر – نام و امضا خواهان

شرط دعوی استرداد ثمن و مطالبه خسارت

همان گونه در  مطالب قبلی اعلام گردید:
بر اساس اصول حاکم بر دعاوی مدنی، استرداد ثمن و مطالبه خسارت فرع بر اثبات فسخ، بطلان یا عدم اعتبار قرارداد است.

مادامی که قرارداد بیع به‌طور قانونی معتبر و لازم‌الاجراست، دعوای استرداد ثمن و غرامات قابلیت استماع ندارد.

در واقع، همان‌گونه که در نظریه مشورتی و برخی آراء آمده:

«طرح دعوی مستقل تحت عنوان استرداد ثمن، قبل از اثبات بی‌اعتباری قرارداد، فاقد جایگاه قانونی است.»

وکیل استرداد ثمن

استرداد ثمن، به‌ویژه در مواردی مانند فسخ، بطلان یا مستحق‌للغیر بودن مبیع، از منظر حقوقی فرآیندی پیچیده و تخصصی است که مستلزم شناخت دقیق مواد قانونی، رویه‌های قضایی و آرای وحدت رویه مانند شماره ۷۳۳ و ۸۱۱ است.

عدم آگاهی از این ظرایف می‌تواند موجب تضییع حقوق خریدار یا فروشنده شود.

به همین دلیل، مشاوره با وکیل متخصص مانند آقای رسول خیابانی که در زمینه دعاوی استرداد ثمن و غرامات دارای تجربه و تسلط حقوقی است، اقدامی ضروری و راهگشا خواهد بود.

سخن پایانی

استرداد ثمن معامله، یکی از آثار طبیعی و حقوقی زوال یک قرارداد است؛

خواه به دلیل بطلان، فسخ یا مستحق‌للغیر بودن مبیع.

تحقق این حق مستلزم رعایت تشریفات قانونی و طرح صحیح دعواست. شناخت دقیق مفاد مواد ۳۶۵، ۳۸۷، ۳۹۰ و ۳۹۱ قانون مدنی، در کنار استدلال مستند و مستدل، در موفقیت دعوی استرداد ثمن، نقش کلیدی دارد.

برای ارتباط با وکیل از دکمه مقابل استفاد کنید

دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.