نمونه دادخواست ابطال رای کمیسیون ماده 147

نمونه دادخواست ابطال رای کمیسیون ماده 147

فهرست تیتر های مطلب :

کمیسیون ماده ۱۴۷ قانون ثبت، با هدف حل مشکل املاک فاقد سند رسمی و تثبیت مالکیت متصرفان ایجاد شد؛ اما در عمل، بسیاری از آرای صادره از این هیأت، بدون رعایت حقوق اشخاص ثالث، مالکان رسمی یا شرکای مشاعی صادر شده و موجب تضییع حقوق مالکانه گردیده است.

در این شرایط، ابطال رای کمیسیون ماده ۱۴۷ به‌عنوان یک راهکار مؤثر حقوقی مطرح می‌شود.

به استناد تجربه حرفه‌ای رسول خیابانی، وکیل متخصص دعاوی ثبتی، بیشترین دعاوی موفق در این حوزه، ناشی از شناخت دقیق مرجع صالح، زمان اعتراض و تفکیک صحیح میان «ابطال رأی» و «ابطال سند» است.

کمیسیون ماده ۱۴۷ قانون ثبت چیست

کمیسیون یا هیأت حل اختلاف موضوع ماده ۱۴۷ قانون ثبت (اصلاحی ۱۳۶۵ و ۱۳۷۰) مرجعی شبه‌قضایی است که در اداره ثبت اسناد و املاک تشکیل می‌شود و وظیفه آن رسیدگی به درخواست اشخاص متصرف برای دریافت سند مالکیت در املاک فاقد سابقه ثبتی یا دارای سابقه ناقص است.

این هیأت پس از:

  • بررسی تصرفات،
  • احراز وجود اعیانی،
  • انتشار آگهی عمومی،
  • و استماع اعتراضات احتمالی،

اقدام به صدور رأی می‌نماید.

اعتبار رأی ماده ۱۴۷

یکی از موضوعات مهم، اعتبار سند ماده ۱۴۷ است. رویه قضایی تصریح دارد:

ابطال آرای صادره از هیأت موضوع ماده ۱۴۷ قانون ثبت، به‌عنوان خواسته‌ای مستقل قابل طرح است و با توجه به اینکه اسناد صادره مبتنی بر این آراء هستند، لزومی به طرح هم‌زمان خواسته ابطال سند وجود ندارد.

این موضوع از حیث استراتژی دعوی، اهمیت بالایی دارد و عدم توجه به آن، ممکن است به رد دعوی منجر شود.

وضعیت حقوقی اسناد صادره مبتنی بر رأی ماده ۱۴۷

اسنادی که بر اساس رأی هیأت حل اختلاف ماده ۱۴۷ صادر می‌شوند، تابع اعتبار همان رأی هستند.

در صورت اثبات بی‌اعتباری رأی، سند نیز قابلیت ابطال خواهد داشت؛ اما پس از صدور سند و انقضای مهلت اعتراض، دعوا مستقیماً متوجه سند رسمی خواهد بود

مهلت اعتراض به رأی هیأت حل اختلاف

بر اساس نظر هیئت عالی نشست قضایی  استان آذربایجان شرقی مورخ ۱۳۸۳/۰۸/۰۳، مهلت اعتراض به آرای هیأت حل اختلاف موضوع مواد ۱۴۷ و ۱۴۸ قانون ثبت، دو ماه از تاریخ انتشار اولین آگهی است.


پس از انقضای این مهلت، دادگاه بدون رسیدگی ماهوی و مستند به بند (۱۱) ماده ۸۴ قانون آیین دادرسی مدنی، قرار رد دعوای اعتراض را صادر می‌کند.


 راه حل جایگزین : بر اساس ذیل بند (۶) ماده ۱ قانون اصلاح و حذف موادی از قانون ثبت، شخص متضرر می‌تواند حتی پس از گذشت مهلت دو ماهه، با تقدیم دادخواست ابطال سند (در صورت محرز بودن مالکیت) یا اثبات مالکیت و ابطال (در صورت ادعای مالکیت) به دادگاه مراجعه نماید.


تحلیل تخصصی:
این رویه نشان‌دهنده تفکیک دقیق میان “اعتراض شکلی به رأی هیأت” (مشمول مهلت دو ماهه) و “دعوای ماهوی برای احقاق حق مالکیت” (فاقد آن مهلت) است.

بنابراین، اگرچه درِ اعتراض به رأی بسته می‌شود، اما راه دادخواهی برای احقاق حق مالکیت از طریق دعوای مستقل ابطال سند یا اثبات مالکیت همچنان گشوده است.


  • توصیه عملی:
    با توجه به پیچیدگی و فنی بودن این دعاوی و تفاوت‌های سرنوشت‌ساز میان انواع دادخواست‌های قابل تقدیم، مشاوره با وکیل متخصص در دعاوی ثبتی امری ضروری است.

رسول خیابانی، وکیل پایه یک دادگستری و متخصص در دعاوی ثبتی و ملکی، با سال‌ها تجربه در طرح دعاوی مشابه، می‌تواند با بررسی جزئیات پرونده شما، بهترین و مؤثرترین راهکار قانونی را ارائه نماید تا از اطاله دادرسی یا عدم رسیدگی ماهوی به دلایل شکلی جلوگیری شود.

نگارش تخصصی دادخواست ابطال رای ماده 147

مرجع رسیدگی به دعوای ابطال رای کمیسیون

  • اصل صلاحیت دادگاه عمومی حقوقی

رسیدگی به دعوی ابطال رای کمیسیون ماده ۱۴۷، حتی در مواردی که منشأ مالکیت خواهان رأی دادگاه انقلاب در خصوص اموال مصادره‌شده باشد، در صلاحیت دادگاه عمومی حقوقی محل وقوع ملک است.


مستند:
رأی وحدت رویه شماره ۵۸۱ دیوان عالی کشور
شعبه ۱۸ دادگاه تجدیدنظر استان تهران – دادنامه شماره 9309970221801549

مهلت قانونی در امکان ابطال رأی هیأت

قانون‌گذار برای اعتراض به رأی هیأت ماده ۱۴۷، مهلت دوماهه از تاریخ انتشار اولین آگهی پیش‌بینی کرده است.

عدم اعتراض در این مهلت، موجب عدم استماع دعوای ابطال رأی می‌شود؛ اما حق مراجعه به دادگاه برای ابطال سند رسمی صادره همچنان باقی خواهد بود.

آثار حقوقی ابطال رأی و ابطال سند مالکیت

ابطال رأی هیأت حل اختلاف، مانع از صدور سند مالکیت می‌شود یا سند صادره را از مبنای قانونی ساقط می‌کند؛

در حالی که ابطال سند مالکیت، ناظر به بی‌اعتباری سند رسمی صادرشده است، حتی اگر رأی هیأت به صورت شکلی قطعی شده باشد.

امکان طرح دعوای مستقل ابطال

ابطال آراء صادره از هیأت موضوع ماده ۱۴۷ قانون ثبت، می‌تواند به عنوان خواسته‌ای مستقل مطرح شود و الزام قانونی برای طرح همزمان دعوای ابطال سند مالکیت وجود ندارد؛ به‌ویژه در مواردی که هنوز سندی صادر نشده یا رأی، مبنای حقوقی معیوب دارد.

دعوای ابطال سند مالکیت پس از انقضاء مهلت

پس از پایان مهلت اعتراض و صدور سند مالکیت رسمی، قانون راهکار جایگزین را پیش‌بینی کرده است:

متضرر از رأی هیأت ماده ۱۴۷ می‌تواند با طرح دعوی ابطال سند مالکیت رسمی، حقوق خود را استیفا نماید.

در این فرض:

  • دیگر ابطال رأی هیأت مطرح نیست؛
  • دادگاه صرفاً وارد بررسی اعتبار سند رسمی می‌شود.

این موضوع در رأی قطعی شعبه ۴۰ دیوان عالی کشور تصریح شده است.

ابطال سند مالکیت رسمی از حیث عرصه

در برخی پرونده‌ها:

  • متقاضی ماده ۱۴۷ مالک اعیانی است؛
  • اما مالک عرصه شخص دیگری می‌باشد؛
  • با این حال، سند عرصه و اعیان توأمان صادر شده است.

در این حالت، دادگاه حکم به ابطال سند مالکیت رسمی از حیث عرصه صادر می‌کند.

به گفته رسول خیابانی، این موضوع یکی از شایع‌ترین اشتباهات هیأت ماده ۱۴۷ است که منشأ بسیاری از دعاوی موفق ابطال سند می‌شود.

تفاوت ابطال رای ماده ۱۴۷ با ابطال سند ماده ۱۴۷

ابطال رأی ماده ۱۴۷ ناظر به بی‌اعتباری تصمیم هیأت حل اختلاف ثبت است و زمانی مطرح می‌شود که هنوز بر اساس آن رأی، سند مالکیت رسمی صادر نشده باشد.

  • ابطال سند ماده ۱۴۷ زمانی مطرح می‌شود که رأی هیأت منجر به صدور سند رسمی شده و مهلت اعتراض به رأی منقضی گردیده باشد؛ در این حالت دادگاه فقط به اعتبار سند رسیدگی می‌کند نه خود رأی.
  • ابطال رأی ماده ۱۴۷ مستلزم رعایت مهلت دوماهه اعتراض از تاریخ انتشار آگهی است، اما ابطال سند ماده ۱۴۷ محدود به این مهلت نبوده و پس از صدور سند نیز قابل طرح است.

شناخت این تفاوت، نقش تعیین‌کننده‌ای در موفقیت دعوی دارد.

اعتراض به رأی هیأت ماده ۱۴۷ در دیوان عدالت اداری

در مواردی که رأی هیأت:

  • فاقد اختلاف مالکیتی است؛
  • صرفاً ماهیت اداری دارد؛

اعتراض به آن در صلاحیت دیوان عدالت اداری خواهد بود.


مستند:
دادنامه قطعی شعبه ۸ دادگاه تجدیدنظر استان تهران شماره 9109970220800825

امکان طرح دعوی توسط یکی از مالکین مشاعی

بر اساس رویه قضایی:

دعوی ابطال رأی هیأت حل اختلاف ماده ۱۴۷ و ابطال سند صادره، توسط یکی از مالکین مشاعی قابل طرح است و الزامی به طرح دعوی توسط تمامی شرکا وجود ندارد.

این قاعده، مسیر دفاع از حقوق مالکانه را تسهیل کرده است.

نمونه دادخواست ابطال رای کمیسیون ماده ۱۴۷

ریاست محترم دادگاه عمومی حقوقی تهران
با سلام و احترام

اینجانب … به موجب دادخواست حاضر و با استناد به اسناد و مدارک مثبته پیوست، نسبت به رأی صادره از هیأت حل اختلاف موضوع ماده ۱۴۷ قانون ثبت اسناد و املاک کشور در خصوص پلاک ثبتی … معترض می‌باشم.
رأی معترضٌ‌عنه بدون رعایت موازین قانونی و خارج از حدود اختیارات مقرر برای هیأت حل اختلاف صادر شده است.
در فرآیند رسیدگی، حقوق مالکانه اینجانب به عنوان مالک رسمی ملک مورد نزاع به نحو آشکار تضییع گردیده است.
هیأت مذکور بدون احراز شرایط قانونی تصرف و بدون بررسی دقیق سوابق ثبتی و مالکیتی، مبادرت به صدور رأی نموده است.
رأی صادره مغایر با مفاد قانون ثبت و اصلاحات بعدی آن می‌باشد.
همچنین رأی مزبور با رویه قضایی حاکم و آراء وحدت رویه دیوان عالی کشور تعارض دارد.
ادله و مستندات ارائه‌شده از سوی اینجانب مورد توجه مؤثر قرار نگرفته است.
صدور چنین رأیی منجر به بی‌اعتباری حقوق مکتسبه قانونی اینجانب شده است.
لذا ادامه اعتبار رأی معترضٌ‌عنه موجب ورود ضرر جبران‌ناپذیر خواهد بود.
با عنایت به مراتب فوق، صدور حکم شایسته مبنی بر ابطال رأی هیأت حل اختلاف مورد استدعاست.


دلایل و مستندات:
خروج هیأت از حدود صلاحیت، تضییع حقوق مالک رسمی، مغایرت رأی با قانون و رویه قضایی


این نمونه صرفاً جهت آشنایی با نحوه اعتراض بوده و جهت تنظیم دادخواست تخصصی، حتماً با آقای رسول خیابانی،وکیل متخصص ماده 147 ارتباط بگیرید.

نقش وکیل متخصص در دعاوی ابطال

به تجربه عملی رسول خیابانی، وکیل متخصص دعاوی ثبتی:

  • بیشترین شکست دعاوی ناشی از طرح خواسته نادرست است؛
  • تعیین دقیق مرجع صالح، زمان اعتراض و ادله قانونی، نقش حیاتی دارد؛
  • استفاده از وکیل متخصص، ریسک رد دعوی را به حداقل می‌رساند.
وکیل متخصص ماده 147

نمونه پرونده واقعی ابطال سند مالکیت ماده ۱۴۷

شرح ماوقع پرونده

در سال ۱۳۹۶، آقای «م.الف» با استناد به تصرفات طولانی‌مدت خود، تقاضای صدور سند مالکیت برای یک قطعه زمین به مساحت ۴۲۰ مترمربع واقع در حریم شهر … را از طریق هیأت حل اختلاف موضوع ماده ۱۴۷ قانون ثبت مطرح می‌نماید.

هیأت مذکور بدون احضار مالک رسمی عرصه و صرفاً با اتکاء به اظهارات محلی و گواهی شهود، رأی به احراز تصرف و صدور سند مالکیت نسبت به عرصه و اعیان صادر می‌کند.

متعاقب انتشار آگهی قانونی، به علت عدم اطلاع مالک اصلی که در خارج از استان سکونت داشته، اعتراضی در مهلت مقرر دوماهه مطرح نمی‌شود و اداره ثبت اسناد، در سال ۱۳۹۸ سند مالکیت رسمی عرصه و اعیان را به نام متقاضی صادر می‌نماید.

در سال ۱۴۰۱، خانم «س.ب» به عنوان مالک رسمی عرصه که سند مادر ملک به نام پدر وی ثبت شده بوده و انتقال رسمی به ورثه صورت گرفته است، در جریان صدور سند قرار می‌گیرد. وی با مشاهده اینکه بدون نقل و انتقال قانونی و بدون وجود قرارداد اجاره یا بیع، کل عرصه و اعیان ملک به نام متصرف صادر شده است، با مراجعه به وکیل متخصص دعاوی ثبتی، آقای رسول خیابانی، تصمیم به طرح دعوای حقوقی می‌گیرد.

استدلال‌ها و دفاعیات رسول خیابانی

رسول خیابانی در دادخواست تقدیمی به دادگاه عمومی حقوقی محل وقوع ملک، دعوای ابطال سند مالکیت رسمی صادره به استناد ماده ۱۴۷ قانون ثبت را مطرح می‌نماید و دفاعیات خود را بر محورهای زیر استوار می‌کند:

  1. نخست آنکه، صدور سند مالکیت نسبت به عرصه در حالی صورت گرفته که مالکیت رسمی عرصه به نام مورث خواهان در دفتر املاک ثبت بوده و هیچ‌گونه دلیلی بر انتقال قانونی یا اسقاط حقوق مالکانه ارائه نشده است. ماده ۱۴۷ صرفاً ناظر به تعیین تکلیف اعیانی فاقد سند است و تسری آن به عرصه دارای سابقه ثبتی، مغایر صریح قانون و رویه قضایی است.
  2. هیأت حل اختلاف ماده ۱۴۷ بدون احراز شرایط قانونی، از جمله فقدان تعارض مالکیت و بدون توجه به سابقه ثبتی ملک، رأی صادر کرده است. این اقدام خروج از حدود صلاحیت قانونی هیأت محسوب می‌شود و رأی صادره قابلیت استناد ندارد.
  3. با توجه به انقضاء مهلت اعتراض به رأی هیأت و صدور سند رسمی، مسیر صحیح حقوقی، طرح دعوای ابطال سند مالکیت رسمی است و الزام قانونی به ابطال رأی هیأت وجود ندارد؛ موضوعی که در آراء متعدد دادگاه‌ها و نظریات قضایی مورد تأکید قرار گرفته است.

رسول خیابانی همچنین با استناد به رویه قضایی حاکم، توضیح می‌دهد که حتی در فرض احراز تصرف متقاضی، این تصرف صرفاً می‌تواند مبنای بررسی اعیانی باشد و هرگز موجب تملک عرصه متعلق به غیر نمی‌گردد.

نتیجه نهایی و ابطال سند ماده ۱۴۷

دادگاه عمومی حقوقی محل وقوع ملک، پس از استماع اظهارات طرفین و بررسی سوابق ثبتی، نظریه کارشناس رسمی دادگستری و مستندات ارائه‌شده، استدلال‌های وکیل خواهان را وارد تشخیص می‌دهد.

دادگاه در رأی خود اعلام می‌دارد که صدور سند مالکیت عرصه و اعیان به استناد ماده ۱۴۷ قانون ثبت، در حالی که عرصه دارای مالک رسمی بوده، مغایر قانون و خارج از صلاحیت هیأت حل اختلاف است و موجب تضییع حقوق مالکانه خواهان شده است.

بر همین اساس، دادگاه حکم به ابطال سند مالکیت رسمی صادره به استناد ماده ۱۴۷ قانون ثبت از حیث عرصه صادر می‌نماید و اعتبار حقوقی تصرف خوانده را صرفاً در حد اعیانی قابل بررسی مستقل می‌داند.


این پرونده عملی، نمونه‌ای روشن از اهمیت انتخاب مسیر صحیح دعوا و نقش تعیین‌کننده وکیل متخصصی همچون رسول خیابانی در دعاوی پیچیده ماده ۱۴۷ قانون ثبت است؛ جایی که شناخت دقیق مرز میان رأی هیأت، سند رسمی و صلاحیت دادگاه، سرنوشت پرونده را رقم می‌زند.

سخن پایانی

در دعاوی مربوط به ماده ۱۴۷ قانون ثبت، تشخیص صحیح مسیر اعتراض میان ابطال رأی هیأت و ابطال سند مالکیت، نقشی تعیین‌کننده در نتیجه پرونده دارد.

تجربه نشان می‌دهد اقدام شتاب‌زده و غیرتخصصی می‌تواند موجب تضییع غیرقابل جبران حقوق مالکانه شود. بهره‌گیری از دانش و تجربه وکیل متخصصی مانند رسول خیابانی، مهم‌ترین تضمین برای احقاق حق در این‌گونه پرونده‌های پیچیده ثبتی است.

پرسش های متداول

آیا بعد از صدور سند، امکان ابطال رأی ماده ۱۴۷ وجود دارد؟

خیر؛ پس از صدور سند مالکیت، تنها راه، طرح دعوی ابطال سند رسمی است و ابطال رأی موضوعیت ندارد

حداکثر دو ماه از تاریخ انتشار اولین آگهی و پس از آن دعوی ابطال رأی قابل استماع نیست.

بله؛ طرح دعوی توسط یکی از مالکین مشاعی کافی بوده و نیاز به حضور سایر شرکا نیست.

برای ارتباط با وکیل از دکمه مقابل استفاد کنید

دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.