ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری یکی از مواد مهم در فرآیند حقوقی دادرسی است که به “اعاده دادرسی” پرداخته و شرایط خاصی را برای بررسی آرای قطعی که به نظر رئیس قوه قضائیه خلاف شرع بیّن تشخیص داده میشود، پیشبینی کرده است.
این ماده با هدف اصلاح آرای خلاف شرع صادره از مراجع قضائی، امکان بررسی مجدد پروندهها را در دیوان عالی کشور فراهم میکند.
در این مقاله به بررسی دقیق این ماده و شرایط و نحوه اقدام برای اعاده دادرسی بر اساس آن خواهیم پرداخت.
مفهوم ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری
ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392، به بررسی و تجویز اعـاده دادرسی در صورتی که رأی قطعی صادره از مراجع قضائی «خلاف شرع بیّن» تشخیص داده شود، میپردازد.
این ماده به رئیس قوه قضائیه این اختیار را میدهد تا در صورتی که رأی قطعی مخالف شرع باشد، پرونده را به دیوان عالی کشور ارجاع کند تا در شعبه خاصی که برای این امر اختصاص یافته است، رسیدگی مجدد صورت گیرد و رأی مقتضی صادر شود.
شرایط اعاده دادرسی طبق ماده 477
اعـاده دادرسی بر اساس ماده 477 در شرایط خاصی امکانپذیر است که شامل موارد زیر میباشد:
- تشخیص خلاف شرع بودن رأی: اولین شرط برای اعاده دادرسی، تشخیص رئیس قوه قضائیه مبنی بر «خلاف شرع بیّن» بودن رأی صادره است. این امر باید به طور دقیق و مستند به مواد شرعی و فقهی اثبات شود.
- ارسال پرونده به دیوان عالی کشور: پس از تشخیص رئیس قوه قضائیه، پرونده به دیوان عالی کشور ارجاع میشود و شعبه خاصی که برای این امر تخصیص یافته، به طور مستقل رأی قبلی را نقض و رسیدگی مجدد به پرونده را آغاز میکند.
- محدودیت در درخواست اعاده دادرسی: مطابق تبصره 3 ماده 477، درخواست اعاده دادرسی باید تنها از یک نهاد خاص نظیر رئیس دیوان عالی کشور، دادستان کل کشور یا رئیس کل دادگستری استان باشد. این درخواست نیز تنها برای یک بار امکانپذیر است، مگر آنکه خلاف شرع بودن رأی به دلیل جدیدی محرز شود.
نحوه اقدام برای اعاده دادرسی
در صورتی که فردی معتقد باشد که رأی صادره از دادگاه خلاف شرع بیّن است، وی باید از طریق رئیس قوه قضائیه درخواست اعاده دادرسی نماید.
این درخواست باید مستند به دلایل قوی و مستند باشد که نشان دهد حکم صادره با اصول شرعی مغایرت دارد.
سپس، رئیس قوه قضائیه پرونده را به دیوان عالی کشور ارجاع میدهد و در شعبه ویژهای که برای این منظور اختصاص یافته است، رسیدگی مجدد به پرونده انجام میشود.
تفاوت اعاده دادرسی و دیگر شیوههای تجدیدنظرخواهی
مهمترین تفاوت میان اعاده دادرسی و سایر شیوههای تجدیدنظرخواهی، در این است که اعاده دادرسی بر اساس ماده 477 تنها در صورتی امکانپذیر است که رأی صادره به وضوح خلاف شرع بیّن تشخیص داده شود. این در حالی است که دیگر روشها مانند تجدیدنظرخواهی از طریق دیوان عالی کشور یا دادگاههای تجدیدنظر، میتوانند به دلایل مختلفی از جمله اشتباهات قانونی یا شکلی باشند، نه فقط خلاف شرع بودن رأی.
لایحه اعاده دادرسی ماده 477
تنظیم لایحه اعاده دادرسی ماده 477 نیازمند دقت و آگاهی کامل از موارد قانونی است.
این لایحه باید بهطور دقیق و مستند به مدارک جدید یا مغایرت رأی صادره با اصول شرعی و فقهی تنظیم شود. وکیل باید در این لایحه ضمن اشاره به دلیلهای قانونی و شواهد موجود، درخواست نقض رأی را بهطور قوی مطرح کند.
همچنین، ضرورت تنظیم این لایحه توسط وکیل ماهر بهویژه در پروندههای پیچیده، بهمنظور جلوگیری از تضییع حقوق موکل و تسریع در رسیدگی به پرونده، امری حیاتی است.
یکی از وکلای باتجربه در این زمینه آقای رسول خیابانی است که در زمینه تنظیم چنین لوایحی تخصص دارد و میتواند بهطور مؤثر در دفاع از حقوق موکلین عمل کند.
نمونه پرونده عملی درخواست ماده 477 قانون
عنوان پرونده: درخواست اعاده دادرسی ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری
خواهان: آقای محمود صالحی (محکومعلیه)
خوانده: ریاست محترم و معزز قوه قضاییه
تاریخ صدور رأی قطعی: 14 مرداد 1402
شماره پرونده: 1234/22
مقدمه:
این پرونده در خصوص محکومیت آقای محمود صالحی به جرم “قتل عمد” در شعبه 5 دادگاه کیفری استان تهران به شماره پرونده 1234/22 رسیدگی شده و در تاریخ 14 مرداد 1402 حکم محکومیت قطعی صادر گردید.
علیرغم ارائه دفاعیات قانونی و مستندات، دادگاه به دلیل ایرادات فنی و شکلی در فرآیند رسیدگی، حکم به حبس ابد برای موکلم صادر کرد که این حکم به تأسیس اصول شرعی و قوانین مصرح در قانون مجازات اسلامی مغایرت دارد.
موضوع درخواست اعاده دادرسی:
با توجه به اینکه رأی صادره از دادگاه مورد اعتراض، از نظر شریعت و قانون بهطور صریح با اصول مشخصی از قوانین شرعی در تعارض است، اینجانب رسول خیابانی بهعنوان وکیل آقای محمود صالحی، درخواست اعاده دادرسی به استناد ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری را تقدیم میکنم.
در این لایحه، بروز اشتباهات فاحش در احکام و استفاده نادرست از شواهد در اثبات جرم، بهویژه در زمینه استناد به دلایل سست، بهطور مؤثر نقض حقوق موکلم را بهدنبال داشته است.
دلایل و مستندات اعاده دادرسی:
- خلاف شرع بودن رأی:
در این پرونده، در فرآیند رسیدگی، هیچگونه شکایت یا درخواست مشخصی از سوی ولی دم یا مجنی علیه جهت صدور حکم قصاص به دادگاه ارائه نشد، اما دادگاه بدون توجه به این اصل مهم، حکم به قصاص صادر کرد. از آنجا که این اقدام برخلاف حکم شرعی و قانونی بوده، درخواست اعاده دادرسی بر اساس خلاف شرع بودن رأی صادره مطرح میشود. - نقص تحقیقات: یکی از موارد نقض حقوق متهم در این پرونده، عدم توجه کافی به دفاعیات و شواهد مستند دفاعی موکل در خصوص حضور شخص ثالث در صحنه قتل و عدم اثبات نیت قتل عمد بوده است. تحقیقات دادگاه فاقد شفافیت کافی و مغایر با موازین دادرسی بوده است.
- استفاده نادرست از شهادت شهود: در رسیدگی به پرونده، شاهدان متعددی از سوی دفاع مطرح شدند که بهوضوح بر بیگناهی موکل تأکید داشتند، اما دادگاه تنها به دلایل اتهامی متهم و شهادت شاکی توجه کرده و از شواهد ارائهشده توسط دفاع غفلت کرده است. این عدم توجه به دلایل دفاعی، موجب صدور حکم غیرعادلانه و برخلاف شرع شده است.
درخواست:
با توجه به موارد فوق و مغایرت رأی صادره با اصول شرعی و موازین قانونی، از رئیس قوه قضائیه تقاضا دارم که دستور قبولی اعاده دادرسی و توقف فوری اجرای حکم را صادر نماید و پرونده برای بررسی دقیقتر به شعبه خاص دیوان عالی کشور ارجاع گردد تا در صورت احراز خلاف شرع بودن حکم، رأی قطعی نقض و پرونده برای رسیدگی مجدد به دادگاه ارسال شود.
توقیف اجرای حکم:
از آنجا که اجرای حکم بهطور مستقیم بر حقوق فردی موکلم تأثیر خواهد گذاشت، تقاضای تعلیق اجرای حکم تا زمان رسیدگی به درخواست اعاده دادرسی و صدور رأی جدید را دارم.
امضاء وکیل:
رسول خیابانی
وکیل پایه یک دادگستری
تاریخ: 20 مهر 1402
نتیجهگیری:
در این نمونه پرونده عملی، با استناد به ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری و ایرادات موجود در رأی صادره، اینجانب بهعنوان وکیل مدافع آقای محمود صالحی موفق به درخواست اعاده دادرسی از دیوان عالی کشور برای نقض حکم محکومیت موکلم شدهام.
سخن پایانی
ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری به منظور اصلاح آرای قضائی که به وضوح مخالف با اصول شرعی هستند، پیشبینی شده است. این ماده به رئیس قوه قضائیه این اختیار را میدهد که در صورتی که رأی صادره از مراجع قضائی برخلاف شرع بیّن باشد، آن را برای رسیدگی مجدد به دیوان عالی کشور ارسال کند.
درخواست اعاده دادرسی بر اساس این ماده نیازمند دلایل مستند و قوی است و تنها در شرایط خاص میتوان از آن بهرهبرداری کرد.
دیدگاه شما